تحولات منطقه

ممیزی کتاب برای نویسندگان کشورمان چالشی کهنه تلقی می‌شود که هیچ دولتی نتوانسته آن را رفع کند و مواجهه سلیقه‌ای با این مقوله موجب شده گاهی اندکی انعطاف داشته باشند و گاهی سخت‌گیری‌هایشان به کمدی غم‌انگیزتر از تراژدی تبدیل شود.

آقای وزیر! در بر همان پاشنه می‌چرخد
زمان مطالعه: ۸ دقیقه

ممیزی کتاب برای نویسندگان کشورمان چالشی کهنه تلقی می‌شود که هیچ دولتی نتوانسته آن را رفع کند و مواجهه سلیقه‌ای با این مقوله موجب شده گاهی اندکی انعطاف داشته باشند و گاهی سخت‌گیری‌هایشان به کمدی غم‌انگیزتر از تراژدی تبدیل شود؛ چرا که مواجهه شابلونی و قالبی با مقوله فرهنگ و محصولاتش که هر روز در حال تغییر و تحول است، موجب دل‌آزردگی و فرسودگی اهالی فرهنگ می‌شود.
محسن جوادی، معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به تازگی درباره رویکرد این وزارتخانه به مسئله ممیزی گفته؛ مشی ما این است که ضوابط قانونی، الزامی هستند نه تفسیرها و ضوابط سلیقه‌ای و تلاش داریم این ممیزی را به چارچوب‌های قانونی نزدیک کرده و از آیین‌نامه‌ها که براساس سلیقه هستند، دور کنیم.
هر چند سلیقه‌ها همچنان هم وجود دارد زیرا همان قانون با سلیقه افراد مختلف تدوین شده است.
او با تأکید بر روشن شدن چارچوب‌های قانونی در حوزه ممیزی کتاب برای کم شدن سهم سلیقه، وعده داده ممیزی کتاب را از اعمال سلیقه دور کرده، به چارچوب‌های شفاف قانونی نزدیک کند و فضایی فراهم شود که حق اعتراض مؤلف و ناشر شنیده شده و با گفت‌وگو مسائل حل شود و زحمات نویسندگان بیهوده هدر نرود.

مردم کجای این قصه‌اند؟

ماجرای چالش‌های ممیزی، قصه امروز و دیروز نیست و مربوط به نویسنده خودی و غیرخودی هم نمی‌شود. سیدمهدی شجاعی، نویسنده آثار دینی دو سال پیش با انتشار نامه‌ای در صفحه اینستاگرامش پرده از خالص‌سازی در حوزه کتاب برداشت و تأکید کرد: با اشکال و رویکردهای تازه‌ای از سانسور کتاب مواجه هستیم. شجاعی با اشاره به اینکه رمان جدیدش درباره حضرت سجاد(ع) با ممیزی و تنگ‌نظری‌های بی‌سابقه‌ای مواجه شده، با انتقاد از شکل تازه‌ای از اعمال سلیقه -که آن را استبدادی می‌خواند- تأکید کرد: آنچه را که تاکنون در آثارش مورد سانسور، ممیزی، توقیف و حذف قرار داده‌اند، در اختیار مردم بگذارند و رأی و نظر مردم را جویا شوند تا معلوم شود چقدر از مردم با این میزان انسداد و انقباض موافقت دارند.
با تغییر دولت و روی کار آمدن عباس صالحی که زمانی سکاندار معاونت فرهنگی وزارت ارشاد بود، اهل کتاب دلگرم شدند که شاید دیوار بلند ممیزی کمی کوتاه شود اما گویا ماهیت ممیزی لایتغیر است و این دیوار آجر به آجر قد می‌کشد. یوسف علیخانی، نویسنده و مدیر نشر آموت که چندی پیش نسبت به سخت‌گیری‌های «بررس»‌های ارشاد زبان به انتقاد گشوده بود طی تماس خبرنگار ما، تمایلی به صحبت نداشته و به همین جمله بسنده می‌کند که گاهی در را باز می‌کنند تا نفسی بکشیم و دوباره در را می‌بندند. او چند ماه پیش در کانال شخصی‌اش در این باره نوشت: «پیامک اداره کتاب آمد. وارد پنل کاربری آموت شدم که ببینم برای چه کتابی ابلاغیه آمده. دیدم هفت تا ابلاغیه داریم. تعجب کردیم. تا دو روز پیش پنج تا ابلاغیه بود و قاعدتاً با این پیامک می‌شد ۶تا و حالا چرا ۷‌تا؟ دیدم روز قبل هم ابلاغیه‌ای آمده، بدون پیامک. مهم آمدن و نیامدن پیامک نیست البته. مهم ابلاغیه‌هایی است که هیچ‌ کدام را انجام نمی‌دهم. دو ابلاغیه جدید هم مثل ابلاغیه‌های قبلی دردناک و وحشتناک بود. گویی تیم جدید اداره کتاب تصمیم گرفته تیشه به ریشه کتاب‌ها بزند. مواردی را قابل حذف و اصلاح تشخیص داده‌اند که در تمام ۱۸‌سالی که در نشر کار می‌کنم، نمونه‌اش را تا به حال ندیده‌ام! نمی‌دانم جناب آقای دکتر سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در جریان هست یا نه که گمانم این است که نیست و اگر هست خیلی نشان ناامیدانه‌ای است برای کسانی چون من که همیشه به او به عنوان نجات‌دهنده حوزه کتاب نگاه کرده بودیم. از دیشب حال خوبی نداشتم؛ حالا هم ندارم. به نظرم همه تلاش‌های آدم‌هایی مثل این کارگر کلمه، وقتی سخت‌گیری‌های ارشاد روز به روز بیشتر می‌شود، بیهوده است و همان چند نفری را هم که ما با کتاب آشتی می‌دهیم، این‌ها فراری می‌دهند».

سلیقه «بررس»، معیار ممیزی است!

یک مترجم که تمایلی ندارد نامش در این گزارش بیاید چون بنا دارد که صریح حرف بزند، به خبرنگار ما می‌گوید: چالشی که اصلاً برایم عادی نمی‌شود مقوله دردناک سانسور است؛ اتفاقی که کتاب را زخمی می‌کند و مثل تیشه به جانم می‌نشیند، پس دردش هیچ وقت برایم عادی نمی‌شود.
او با بیان اینکه سخت‌گیری ممیزها در این دولت هم ادامه دارد، ادامه می‌دهد: پیش از اینکه کتاب را برای بررس‌های ارشاد بفرستیم، خودمان خودسانسوری داریم تا مشکلی پیش نیاید ولی همچنان اصلاحات شوکه‌کننده دارند چون کاملاً سلیقه‌ای است مثلاً درباره یک کتاب، حذفیات کمتری صورت می‌گیرد و درباره کتاب دیگری، اصلاحات بیشتر، چون سلیقه «بررس» این است و ممیزی اصلاً چارچوب و معیار مشخصی ندارد.
به گفته وی، گاهی یک کتاب مشترک از یک نویسنده خارجی توسط دو انتشاراتی به اداره ارشاد فرستاده می‌شود، یکی بدون اصلاحات مجوز می‌گیرد و دیگری هنوز در نوبت اصلاحات چند باره است.
این مترجم توضیح می‌دهد: گاهی کتابی را می‌خوانم و تعجب می‌کنم که چطور برای موارد مشخصی به آن اجازه چاپ داده‌اند، ولی برای من اصلاحیه فرستاده‌اند. گاهی در اصلاحیه‌ها، پاراگراف‌هایی را حذف می‌کنند که برای من قابل قبول نیست ولی «بررس» صلاح دیده که حذف شود.
به باور او ماهیت سانسور، دلسردکننده است چون یک نفر در قامت «بررس» مدعی است بیشتر از بقیه می‌فهمد و صلاح دیگران را می‌داند!
این مترجم می‌گوید: پیش آمده کتابی را خیلی دوست داشتم ولی ترجمه نکردم چون می‌دانستم که با چاقوی ممیزی، تکه‌تکه‌اش می‌کنند و این کتاب، سالم از زیر دستشان بیرون نمی‌آید.وی درباره اینکه چرا مترجمان خودسانسوری دارند، تأکید می‌کند: برای اینکه نامشان در فهرست نویسندگان و مترجمان ستاره‌دار قرار نگیرد و شهره به این نشوند که به کتاب‌های فلانی مجوز ندهید.
به گفته او، متأسفانه این خودسانسوری، عامدانه است نه به خاطر ذهن سانسورزده نویسنده و مترجم بلکه برای قرار نگرفتن در فهرست ستاره‌دارهایی که حساسیت روی آثارشان چند برابر می‌شود.

سخت‌گیری‌های دهه شصتی در قرن جدید

ناصر افشارپور، مدیر کل دفتر توسعه کتاب و کتاب‌خوانی چندی پیش درباره ممیزی‌های سلیقه‌ای گفته بود با مصوبه اصلاحی ۶۶۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی، کاربرگ‌هایی در این باره آماده شد تا ممیزی‌ها و انتخاب‌ها با توجه به کاربرگ‌ها کارشناسی شود و نظر کارشناسان ممیزی بر این کاربرگ‌ها عمومیت یابد تا یک نویسنده یا ناشر بداند که دلیل رد یا بررسی مجدد اثرش به چه دلیل بوده ‌است و اگر اعتراضی وجود دارد، آثار بازنگری شود.
اما مسئله ناشران، نویسندگان و مترجمان درباره محرمانه بودن یا نبودن این اصلاحات نیست بلکه درباره سلیقه‌ای بودن آن است به طوری که مرز اصلاحات با سلیقه کارشناس ممیزی مشخص می‌شد.
امیر حسین‌زادگان، مدیر انتشارات ققنوس درباره رویکرد این دولت درباره ممیزی کتاب به خبرنگار ما می‌گوید: اداره کتاب ارشاد دولت فعلی مثل قبل مدیریت می‌شود و بررسی کتاب‌ها سلیقه‌ای است یعنی هر «بررس» سلیقه و نظر خودش را اعمال می‌کند، به طوری که اگر کتاب‌های مشابه یک نویسنده خارجی از ناشران مختلف را کنار هم بگذارید متوجه می‌شوید مواردی در یک کتاب ممیزی شده و در دیگری نه، این یعنی سلیقه‌ای بودن ممیزی.
به گفته این ناشر، برخی سخت‌گیری‌ها در ممیزی با توجه به شرایط کنونی، عجیب است مثلاً نمایش نوشیدن مشروب در فیلم‌ها و سریال‌ها اشکالی ندارد ولی در کتاب‌های ترجمه باید حذف شود! گویی سانسور در حوزه کتاب دچار عقب‌ماندگی از شرایط روز اجتماعی است و برخی بررس‌ها هنوز با اندازه‌های دهه ۶۰ دست به قیچی می‌برند.
او با بیان اینکه روی کار آمدن آقای صالحی به عنوان وزیر ارشاد سبب دلگرمی ما شد و امیدوار بودیم معضلات صنعت نشر کمتر می‌شود، می‌افزاید: امید داشتیم تغییری ایجاد شود ولی عملاً تغییری اتفاق نیفتاده است و همچنان در بر همان پاشنه سابق می‌چرخد.حسین‌زادگان خاطرنشان می‌کند: کتابی را در دولت سیزدهم به ارشاد فرستادیم و دو مرحله اصلاحات داشت، برای بار سوم که فرستادیم گفتند یک بررس جدید کتاب را از اول بررسی کرده و اصلاحات جدید داده است! اعتراض کردیم ولی قبول نکردند و کار به دولت جدید رسید، یک سال دوندگی کردیم و نامه دادیم، دوباره همان اصلاحات قبلی را به ما دادند و گفتند در صورت عدم اعمال، مجوز صادر نمی‌شود در حالی که با نویسنده این کتاب در خارج از کشور قرارداد بسته بودیم و قرار بود چاپ کنیم ولی ناشر دیگری همین کتاب را بدون اصلاحات اول و دومی که برای ما فرستاده بودند منتشر کرد و وارد بازار شده است و ما هنوز درگیر اصلاحات این کتاب هستیم!

تاب می‌آوریم چون پا در مسیر عشق گذاشتیم

به گفته حسین‌زادگان، چالش ما با مقوله ممیزی، سخت‌گیری یا سهل‌گیری نیست بلکه سلیقه‌ای بودن آن است. دو کتاب ترجمه از یک نویسنده مشترک خارجی با دو ناشر مختلف ایرانی به بازار عرضه می‌شود ولی سانسورهایشان یکسان نیست چون نظارت‌ها سلیقه‌ای است.
او با بیان اینکه ممیزی روی کتاب‌های فلسفه و تاریخ کمتر است و بیشتر ممیزی روی آثار مرتبط با تاریخ معاصر و رمان است، درباره عجیب‌ترین ممیزی سال‌های کاری‌اش می‌گوید: در دهه ۶۰ کتابی با عنوان «در انتظار کودکی هستم» را می‌خواستیم چاپ کنیم که طرح جلد آن، تصویری از گردن تا شکم یک زن باردار بود که دسته گلی را روی شکمش گرفته بود. از من خواستند برای توضیح به اداره ارشاد بروم. گفتند خجالت نمی‌کشید می‌خواهید این طرح را روی جلد بزنید؟ گفتم مگر چه ایرادی دارد؟ گفتند دست‌های این زن، تحریک‌برانگیز است چون انگشتان کشیده‌ای دارد! شاید الان گفتن این خاطره خنده‌دار باشد ولی برای این مسائل که امروز به آن‌ها می‌خندیم، یک زمانی اشک ما را درآوردند! الان هم چنین است و شاید آیندگان به موارد اصلاحی امروز بخندند.
حسین‌زادگان یادآور می‌شود: برای اخذ مجوز یک کتاب ترجمه، بیش از یک سال و نیم دوندگی کردیم و در نهایت اصلاحیه‌های بیشتری برای ما فرستادند در حالی که ناشر دیگری بدون سانسور و اعمال اصلاحیه‌هایی که به ما داده بودند، کتاب را منتشر کرد.
این ناشر قدیمی حرف‌هایش را با این چند جمله به پایان می‌رساند که در چنین شرایطی فقط تاب‌آوری می‌کنیم و دوام می‌آوریم چون کار و عشق ما کتاب است حتی اگر لنگان لنگان طی مسیر کنیم.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha